ازسوی دیگرچین نگاهی کاملااقتصادی به این منطقه داشته وبهعنوان یکی ازاعضای شانگهای درصدد تقویت صادراتخودبه خاورمیانه است.اگر چین همچنان بهعنوان یک کشور قدرتمند اقتصادی باقی بماند میتواند در آینده اقتصاد آمریکا مؤثر باشد و حتی موجب سقوط آن شود. این شرایط درحالی است که چین درصدد است که یک ارز جدید را جایگزین دلار در معاملات خود کند.اما این موضوع با نگاه ترامپ به خاورمیانه و چین کاملا متفاوت است. برای ترامپ، مقابله با چین یک اولویت منطقهای و سنگ بنای برنامه سیاست خارجی گستردهتر او خواهد بود.وی در سخنرانیها و اظهارنظرهایش بارها اعلام کرده که نگاهش به چین بهعنوان یک رقیب قدرتمند و تهدیدی برای آمریکا، کاملا تهاجمی بوده و تلاش میکند چه به لحاظ نظامی و چه به لحاظ راهبردی و اقتصادی چین را محاصره کند. ترامپ تلاش میکند تا روابط آمریکا را با متحدان کلیدی خاورمیانهایاش تقویت کرده و در عین حال روابط دوجانبه با کشورهای منطقه را در اولویت قرار دهد.همچنین ترامپ بدون شک توافق ابراهیم متمرکز خواهدشد وبا فشار مجدد و تغییر الگوهای تقاضا در بازارهای جهانی انرژی، روابط آمریکا با تولیدکنندگان اوپک را مجددا تنظیم میکند و در این میان تلاش میکند تا از نفوذ چین در این کشورها بکاهد.
ازسوی دیگرهمکاریهای فناورانه چین باکشورهای خاورمیانه،چالشی فوری برای آمریکا درپیشبرد همکاریهای امنیتی ودیگر همکاریها در منطقه خواهد بود. دولت ترامپ میکوشد با همکاری شرکتهای بخش خصوصی آمریکا، گزینههای جایگزینی برای فناوریها و محصولات چینی در اختیار کشورهای خاورمیانه قرار دهد.با این حال باید در نظر داشت که مقامات پکن در روابط متقابل از دست بالا برخوردار بوده و میتوانند آسیب بیشتری به طرف مقابل وارد کنند و دربرابر اقدامات تلافیجویانه مقاومت بیشتری از خود نشان دهند. در عین حال چین در تلاش میکند با تسهیل ایجاد ساختارامنیتی جدید درخاورمیانه، آمریکا رابه چالش بکشد.چینیها در دوره جدید دولت ترامپ از آمادگی بیشتری برخوردارند زیرا نفوذ جهانی واشنگتن رو به کاهش و نقش پکن افزایش یافته است.